رباعی شمارهٔ ۶۸

اوحدی / دیوان اشعار / رباعیات

خالی که رخ تو آشکارش پرورد
لعل تو به نوش خوش گوارش پرورد
در خون لبت رفت و در آنست هنوز
با آنکه لب تو در کنارش پرورد