رباعی شمارهٔ ۸۴۵

مولوی / دیوان شمس / رباعیات

هر شب که ز سودای تو نوبت بزنند
آن شب همه جان شوند هرجا که تنند
در چادر شب چه دختران دارد عشق
گر غم آید سبلت و ریشش بکنند