رباعی شمارهٔ ۲۳۹

مولوی / دیوان شمس / رباعیات

پائی که همی رفت به شبستان سر مست
دستی که همی چید ز گل دسته بدست
از بند و گشاد دهن دام اجل
آن دست بریده گشت و آن پای شکست