غزل شمارهٔ ۱۳۲۲

مولوی / دیوان شمس / غزلیات

ای ظریف جهان سلام علیک
ای غریب زمان سلام علیک
ای سلام تو درنگنجیده
در خم آسمان سلام علیک
دی که بگذشت روی واپس کرد
کای ز هجرت فغان سلام علیک
روز فردا ز عشق تو گوید
زوترم دررسان سلام علیک
گوش پنهان کجاست تا شنود
از جهان نهان سلام علیک
هر سلامی که در جهان شنوی
چون صداییست زان سلام علیک
زین صدا درگذر برابر کوه
تا ببینی عیان سلام علیک
من ز غیرت سلام تو پوشم
تا نداند دهان سلام علیک
چون ببستم دهان سلامت شد
جانب گلستان سلام علیک
ای صلاح جهان صلاح الدین
بر تو تا جاودان سلام علیک