گزیدهٔ غزل ۵۴۹

گناهی جز وفاداری من اندر خود نمی‌بینم
ندانم تا که فرمودت که دل از دوستان برکن
الا ای ساقی مستان طفیل جرعهٔ رندان
شرابی گر نمی‌آزرم سفالی برسرم بشکن