گزیدهٔ غزل ۲۲۳

زاهد از صومعه زنهار که بیرون نروی
که از آن سوی بلای دل و دین می‌گذرد
می‌گذشتی شب و از ماه برآمد فریاد
کاین چه فتنه است که بروی زمین می‌گذرد؟