در اخلاق و نفوس زنان

ملک‌الشعرای بهار / منظومه‌ها / کارنامهٔ زندان

این جوان داشت خانمی مقبول
بود خانم از این رویه ملول
چون که‌اعصاب زن دقیق‌تر است
حس پنهانیش رقیق‌تر است
بیند از پیش چیزهایی را
آفتی‌، رنجی‌، ابتلایی را
پیرو امن و حفظ آرامی است
خصم‌بی‌نظمی و بی‌اندامی است
هست بالطبع زن محافظه کار
می کند از اصول تازه فرار
هست اعصاب زن لطیف و رقیق
می گریزد ز بحث و ازتحقیق
حس نمایدکه در رحم فرزند
شود ازحفظ نظم نیرومند
خصم افکار تازه‌اند زنان
منکرکار تازه‌اند زنان
زن به هر چیز تازه بندد دل
لیک گردد ز فکر تازه کسل
ترسد این نازموده فکر نوین
نبود سودمند بهر جنین
حامی آزموده باشد زن
هست ناآزموده را دشمن