رباعی شمارهٔ ۱۲

آن دل که تواش دیده بدی، خون شد و رفت
و ز دیدهٔ خون گرفته، بیرون شد و رفت
روزی، به هوای عشق، سیری می‌کرد
لیلی صفتی بدید و بیرون شد و رفت