شمارهٔ ۴۲

عطار / مختارنامه / باب پنجاهم: در ختم کتاب

مرغی دیدم نشسته بر ویرانی
در پیش گرفته کلّهٔ سلطانی
میگفت بدان کلّه که ای نادانی
دیدی که بمردی وندادی نانی