شمارهٔ ۴

عطار / مختارنامه / باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه

پروانه به شمع گفت: عیدِ تو خوش است
قربانم کن که من یزیدِ تو خوش است
هم وعدهٔ تو خوش و وعید تو خوش است
تو شاهدِ ما و ما شهیدِ تو خوش است