شمارهٔ ۱۵

عطار / مختارنامه / باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه

پروانه به شمع گفت: دمسازی من
میبینی و میکنی سراندازی من
با این همه گر چه نیست با جان بازی
در عشق تو کس نیست به جانبازی من