شمارهٔ ۱۳

عطار / مختارنامه / باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه

پروانه به شمع گفت: آخر نظری
شمعش گفتا: ز من نداری خبری
پروانهٔ شمعی دگرم من همه شب
تو میسوزی از من و من از دگری