شمارهٔ ۴۱

عطار / مختارنامه / باب چهل و پنجم: در معانیی که تعلق به گل دارد

بشکفت به صد هزار خوبی گل مست
وز رعنایی جلوه گری در پیوست
وآخر چو ندید در جهان جای نشست
ننشست ز پای و میبشد دست به دست