شمارهٔ ۱۰

عطار / مختارنامه / باب چهل و یکم: در صفت بیچارگی عاشق

جانا ز رهت نصیب من گردی نیست
آری چکنم مخنّثی مردی نیست
گر مردم و گر نیم مرا در ره تو
سرتاسر روزگار جز دردی نیست