شمارهٔ ۴۴

عطار / مختارنامه / باب سی و سوم: در شکر نمودن از معشوق

جانا! جانم ز قعر دریای حضور
دُرّی عجب است غرق چندینی نور
گرچه تن من ز کار دورست ولیک
یک لحظه نهیی ز خاطرِ جانم دور