شمارهٔ ۹

عطار / مختارنامه / باب سی و دوم: در شکایت کردن از معشوق

تاکی نفسی از سر صد درد زدن
خونابهٔ اشک بر رخ زرد زدن
چون هست دل چو آهنت بر من سرد
بیهوده بود بر آهن سرد زدن