شمارهٔ ۱۷

عطار / مختارنامه / باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن

زین پیش دلم بستهٔ پندار آمد
پنداشت که فتوی دِه اسرار آمد
و امروز که دیدهای بدیدار آمد
کارم همه پشتِ دست و دیوار آمد