شمارهٔ ۷۱

عطار / مختارنامه / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر

افسوس که ناچار بمی باید مرد
در محنت و تیمار بمی باید مرد
چون دانستم که چون همی باید زیست
دل پر حسرت زار بمی باید مرد