شمارهٔ ۶۱

عطار / مختارنامه / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر

از گلشن دل نصیب من خار رسید
وز جان به لب رسیده تیمار رسید
افسوس که آفتاب عمرم ناگاه
در بیخبری بر سر دیوار رسید