شمارهٔ ۱۵

عطار / مختارنامه / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر

گفتم شب و روز از پی این کار شوم
تا بوک دمی محرم اسرار شوم
زان میترسم که چون بر افتد پرده
من در پس پرده ناپدیدار شوم