شمارهٔ ۱۳

عطار / مختارنامه / باب پانجدهم: در نیازمندی به ملاقات همدمی محرم

دردا که ز درد ناکسی میمیرم
در مشغلهٔ مهوّسی میمیرم
هر روز هزار گنج مییابم باز
اما به هزار مفلسی میمیرم