حکایت مریدی که از شیخ خواست تا نکته‌ای بگوید

عطار / منطق‌الطیر / بیان وادی استغنا

آن مریدی شیخ را گفت از حضور
نکته‌ای برگوی شیخش گفت دور
گر شما روها بشویید این زمان
آنگهی من نکته آرم در میان
در نجاست مشک بویی، زان چه سود
پیش مستان نکته گویی، زان چه سود