رباعی شمارهٔ ۱۵۸

انوری / دیوان اشعار / رباعیات

ای دل ز هزار دیده خون می‌راند
عشقی که ترا سلسله می‌جنباند
خوش خوش به دعای شب میفکن کارت
بنشین که به روز محنتت بنشاند