گزیدهٔ غزل ۲۵۹

بیفشان جرعه‌ای ساقی گرائی بر سرم روزی
که خشت قالبم خاک سر کوی مغان باشد
خیال روی و قدش را درون دیده جا کردم
که جای سرو گل آن به که برآب روان باشد